چگونه بازی به مغز ما شکل میدهد
بازی فرصتی برای ابراز خود و تجربه کار و زندگی است
جواد لگزیان
بازی و شادی همسایه یکدیگرند و در لحظات شاد بازی ما میتوانیم از عمق جان با خود و دیگران ارتباط بهتر را تجربه کنیم. کتابِ «بازی؛ چگونه بازی به مغز ما شکل میدهد، تخیل را شکوفا میکند و روحمان را غنا میبخشد» دعوتی است به بازی و شادی در جریان قدم زدن، دوچرخهسواری و پرتاب توپ برای بچهها و بزرگترها.
استوارت براون در این کتاب از جهان ساده بازی مانند نشستن کنار کودکان و بازی با قطعات خانهسازی میگوید و دنیای بهتری که در جریان بازی برای بچهها و بزرگترها میتوان ساخت. براون با نود سال سن با دوچرخه رکاب میزند و در سربالایی خوشبینانه به خود میگوید به زودی چشمانداز اقیانوس را خواهد دید و همراه نوهاش پیاده به جنگل میرود و زمانی که نوه نه سالهاش که عاشق بازیهای رایانهای است از قدم زدن خسته میشود به او یاد میدهد به رنگ گلهای مسیر، پرواز پرندگان و صدای آب توجه کند.
مطالعات براون نشان میدهد بچههایی که اجازه بازی و شادی در خانه و مدرسه را دارند خوشبینتر هستند، میل کمتری به خشونت نشان میدهند و در سازگاری، یادگیری و دوستیابی موفقتر خواهند بود. او معتقد است باید در جریان بازی بین نظارت و رهایی و نظم و بینظمی کودک تعادل ایجاد کرد تا بچهها بتوانند در کنار بزرگترها خود را ابراز کنند و روابط و مناسبات کار و زندگی واقعی را تجربه کنند.
به باور براون بازی تمرینی برای مهارتهای لازم آینده است و بچهها با بازی اطرافشان را میشناسند، همکاری را یاد میگیرند و میفهمند در صورتی که اشتباه کردند، چگونه آن را تصحیح کنند. بازی در واقع نوعی حجاری روی مغز است و ما انسانها در جریان بازی با شبیهسازی زندگي میتوانیم موقعیتهایی را تصور و تجربه کنیم که هرگز با آن مواجه نشدهایم و از این موقعیتها درس بگیریم. برای مثال ما با آموختن بازی اسکی یاد میگیریم باید همواره در جریان کار و زندگی به پیش راند، تعادل را حفظ کرد و از افتادن و شکست دوری گزید.
براون بازی را یکی از اجزای اصلی تکامل میداند که بخشی از هر سیستم پیچیده و خودسازماندهنده است و بدون آن سیستم در حالت قفل میماند. بازی را میتوان ریتم موسیقی، جهش توپ و خواندن آوازی دانست که ما را از انجماد خارج میکند و روز را خاطرهبرانگیز و ارزشمند میسازد.
براون تاکید دارد آن کاری که تمایل بیشتری برای انجامش داریم، همان کاری است که به بازیهای کودکی و نوجوانی برمیگردد و مهندسان کاربلد همان افرادی هستند که از دستهایشان در کودکی کار کشیدهاند، اجزای ساعت دیواری یا یک دوربین را جدا کرده و دستگاههای صوتی را سر هم کردهاند. این بچهها در بزرگسالی هم در جریان کار و زندگی خود را مشغول بازی مییابند و موفقتر خواهند بود.
از نگاه براون ما برای بازی ساخته شدهایم و از طریق بازی ساخته میشویم و در هنگام بازی درگیر نابترین نوع بیان انسانیت و خالصترین شکل ابراز فردیتمان میشویم. پس تعجبی ندارد بیشتر لحظههای خوشی که بهترین خاطراتمان را ساختهاند همان لحظههایی بودهاند که مشغول بازی بودهایم. او بازی را یک فرایند زیستی عمیق بین همه جانداران مانند انسانها و حیوانات تصویر میکند که مغز را شکل میدهد. در سطح بالاتر، بازی همدلی ایجاد میکند و امکان شکلگیری گروههای اجتماعی پیچیده را فراهم میآورد و البته بازی هسته اصلی خلاقیت و نوآوری برای گونه ما انسانهاست.
کتابِ «بازی؛ چگونه بازی به مغز ما شکل میدهد، تخیل را شکوفا میکند و روحمان را غنا میبخشد» از مجموعه کتابهای «کودک و تجربه طبیعت» نوشته استوارت براون با ترجمه زینب زعفرانچی در ۱۵۶ صفحه را انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد رهسپار بازار کتاب کرده است.
استوارت براون متولد ۱۹۳۳ پزشک، روانپزشک، پژوهشگر و بنیانگذار موسسه ملی بازی در آمریکاست. او به طور منظم با تهیه سریال، شرکت در برنامههای رادیویی و نوشتن مقالات در مورد اهمیت بازی در کار و زندگی صحبت میکند.